تصویر هدر بخش پست‌ها

✿اکیپ✿

#آموزشی #سرگرمی #کاربردی #ترند #دخترونه #پسرونه #وب‌اکیپ #اکیپ #ترسناک #کیپاپ #مطالب‌کیوت‌روزانه #رمان #فیلم #عکس #فیکشن

کتاب برزخ بی‌گناهان (Purgatorie des innocents)

| 𝐛𝐥𝐚𝐜𝐤 𝐤𝐧𝐢𝐠𝐡𝐭

، به‌ خوبی گوشه‌های تاریک روح و روان آدمی را به‌ تصویر می‌کشد و نشان می‌دهد رخدادهای کودکی چقدر می‌تواند در به‌ وجود آمدن مسائل و مشکلات روانی زندگی آیندۀ هر شخص نقش داشته باشد. این اثر را هرگز نمی‌توان داستانی ساده در ژانر پلیسی‌ جنایی دانست، بلکه رگه‌هایی از رمان‌های روان‌ شناختی نیز در آن به‌ خوبی مشهود است.

معرفی کتاب برزخ بی‌گناهان

کتاب برزخ بی‌گناهان هفتمین و بی‌تردید تاریک‌ترین و پرکشش‌ترین اثر کارین ژیه‌ بل است. نویسنده‌ای که دیگر این روزها باید او را از چهره‌های اصلی ژانر پلیسی‌ جنایی فرانسه به‌ حساب آورد.

کتاب برزخ بی‌گناهان، هم‌ زمان، ماجرای زندگی شش شخصیت اصلی خود را روایت می‌کند. از یک‌ سو رافائل و ویلیام، از سویی دیگر ساندرا و پاتریک، و در نهایت جسیکا و اورلی. البته در این میان، شخصیت‌های فرعی نیز ایفای نقش می‌کنند.

کارین ژیه بل (Karine Giebel)، کتاب را به سبک فیلم‌های اکشن آمریکایی آغاز می‌کند؛ سرقت از یک جواهر فروشی بزرگ و در نهایت تیراندازی بین سارقان و نیروهای پلیس. پس از آن، وارد زندگی دختری نوجوان و دوستش در پاریس می‌شویم و در نهایت چند صد کیلومتر آن‌ طرف‌تر، در یکی از دهکده‌های فرانسه، با ساندرا، دامپزشکی محلی، آشنا می‌شویم. هر سۀ این ماجراها در نقطه‌ای از داستان به‌ هم می‌رسند. کارین ژیه بل با توانایی زیاد خود توانسته چندین خط زمانی روایی را هم‌ زمان دنبال کند و همین کار وی جذابیت داستان را چند برابر کرده است.

کارین ژیه‌ بل، متولد ۱۹۷۱ در فرانسه است. وی تحصیل‌ کردۀ رشتۀ حقوق است و امروز هم به‌ عنوان حقوقدان فعالیت می‌کند. اولین کتابش سال ۲۰۰۴ منتشر شد و سال ۲۰۰۵ توانست جایزۀ «رمان‌های پلیسی مارسی» را از آن خود کند. سومین کتابش را سال ۲۰۰۷ منتشر و توجه همگان را به خود جلب کرد. او توانست برای نوشتن این کتاب جایزۀ «رمان‌های پلیسی فستیوال کونیاک» ۲۰۰۸ و جایزۀ «رمان‌های پلیسی اس. ان. سی. اف.» ۲۰۰۹ را به خود اختصاص دهد. کتاب‌های بعدی‌اش نیز توانسته‌اند جایزه‌های متعددی را به‌ دست آورند.

تا به امروز، نه رمان از وی منتشر و کتاب‌هایش به نه زبان زنده‌ی دنیا ترجمه شده است؛ بعضی از آن‌ها نیز در حال اجرا به صورت فیلم و سریال‌اند. اثر پیش‌روی شما، سال ۲۰۱۳ وارد بازار شده و یک سال بعد (۲۰۱۴) جایزۀ «خوانندگان وار» را به‌ دست آورده است.

در بخشی از کتاب برزخ بی‌گناهان می‌خوانید:

رافائل وارد اتاق کوچکی می‌شود که بوی مواد ضدعفونی‌ کننده می‌دهد. شلوار جین خاکستری و بلوز آستین‌کوتاه سفید دکمه‌ داری به تن دارد که سوختگی‌های گردنش را پوشانده است، سوختگی‌های اسید که تا آخر عمر همراهی‌اش می‌کنند. صورتش را اصلاح و موهایش را کوتاه کرده است. ابتدا نگاهش به چشمان دخترکی می‌افتد که با قدرشناسی خاصی به وی خیره شده است، سپس مردی را می‌بیند که همراه اوست و معلوم است از بودن در آن جا معذب است؛ اتاق‌ ملاقات زندانی معروف.
سلام آقای اورژیون. من میشل دوریو هستم، پدرجسیکا.
رافائل دست مرد را، که به‌ سمتش دراز شده است، فشار می‌دهد و می‌گوید: «بله حدس می‌زدم.»
جسیکا از جایش بلند می‌شود و به سمت او می‌رود. رافائل هم دستانش را باز می‌کند و دخترک را در آغوش می‌گیرد. نمی‌تواند جلو خودش را بگیرد و لبخندی روی لبش می‌نشیند.
خب، حالا بشینیم؟
پشت میزی پلاستیکی می‌نشینند. رافائل می‌پرسد: «چطوری خانم‌ کوچولو؟»
خوبم. شما چی؟
بد نیستم.
هر دوشان دروغ را در نگاه دیگری تشخیص می‌دهد. جسیکا با لحنی امیدوارانه می‌گوید: «نامه‌های من به دست‌تون رسید؟»
آره آره، ببخشید جوابت رو ندادم، آخه نوشتن خیلی تو خونم نیست!
اصلا عیب نداره.
میشل دوریو با حالتی عصبی با آستین لباسش بازی می‌کند.

 

 

 

هیچ وقت کتابو از جلدش قضاوت نکنید من خودم وقتی دیدمش خوشم نیومد ولی وقتی شروع کردم به خوندن واقعا از خوندنش پشیمون نشدم و الان تنها کتاب مورد علاقمه